واقعا چطوری میشه زبان انگلیسی رو یاد گرفت؟
من از شش سالگی کلاس زبان میرفتم. هر موسسهای که میگفتن خوبه رو میرفتم و هر کتابی که بیرون میاومد رو به ما تدریس میکردن.
سال ۲۰۰۹ به استخدام یه شرکت چند ملیتی در اومدم. به غیر از افرادی که در ایران کار میکردن تقریبا اکثر همکاران ما اهل آمریکای شمالی بودن و تمام مشتریهامون بلااستثناء از کشورهای دیگه به ویژه آمریکا و انگلستان بودن. بنابراین در این شرایط مسلط بودن به زبان انگلیسی یکی از مهارتهای اصلی بود که باید بلد میبودیم.
من وقتی رفتم برای استخدام خیلی به خودم مطمئن بودم و میگفتم بالاخره من نزدیک به بیست ساله که دارم زبان میخونم و فکر میکردم خیلی بلدم. وقتی شروع کردن به مصاحبهی انگلیسی با من، من گفتم یا خدا!! اینا از کجا اومدن. چرا لهجه شون انقدر غلیظه، چرا من هیچی نمیفهمم، چرا نمیتونم جوابشونو بدم پس؟؟؟!!! خلاصه تته پته کنان یه چیزهایی گفتم. اما از شانس چون مجموع مهارتهای من مناسب اون شغل بود استخدام شدم.
از فرداش که کار شروع شد ما دائما باید با همکارهامون و همینطور با مشتریها از طریق ایمیل یا اسکایپ در ارتباط میبودیم. باور کنید که من یه ایمیل نمیتونستم بنویسیم، دست و پام میلرزید وقتی میخواستم جواب ایمیلها رو بدم، چون چیزی که توی ایمیلها نوشته میشد خیلی با اون چیزهایی که من در اون همه سال یاد گرفته بودم فرق داشت.
هر ایمیلی که میخواستم بفرستم اول برای سرپرستم میفرستادم، ایشون تایید و تصحیح میکرد و بعد میفرستادم. کم کم دیدم توی موقعیتی هستم که باید به هر ضرب و زوری هست مساله ی زبان رو درست کنم، وگرنه نمیتونم کار کنم. خیلی فکر کردم به اینکه چرا بعد از این همه سال زبان خوندن من هنوز انقدر تعطیلم. بعد به این نتیجه رسیدم که شیوه ی آموزش زبان انگلیسی (حداقل در کشور ما که من خبر دارم) کاملا اشتباهه. ما زبان انگلیسی رو مثل تمام درسهای دیگه (مثلا ریاضی و تاریخ و …) یاد میگیریم در حالیکه قضیهی یادگیری ِ یه زبان دیگه اصلا مثل درسهای دیگه نیست.
زبان رو باید طوری یاد گرفت که یه بچه اولین بار داره زبان مادریش رو یاد میگیره؛ یعنی با شنیدن و تکرار کردن. بچه به حرفهای پدر و مادرش و سایرین گوش میکنه و کم کم یاد میگیره که همون حرفها رو تکرار کنه و یا وقتی سوالی ازش میشه جواب بده، بدون اینکه اصلا قواعد و دستور زبان رو بدونه. بچه بدون اینکه فرق فعل ماضی استمراری و ماضی بعید رو بدونه از این فعلها به درستی استفاه میکنه و به راحتی با اطرافیانش ارتباط میگیره.
ما اگر هزار سال هم از این کلاس به اون کلاس بریم و کتاب عوض کنیم و از روی کتاب گرامرها و کلمات رو بخونیم امکان نداره که بتونیم در یک موقعیت واقعی به خوبی ازشون استفاده کنیم. من افرادی رو با دایرهی لغات بسیار وسیع دیدم که حتی تمام کلمات تخصصی حقوق و پزشکی رو هم میدونستن، اما وقتی میخواستن صحبت کنن یک جمله هم نمیتونستن بگن.
خب، حالا من چی کار کردم؟ من به صورت کاملا ناخودآگاه از یک روش من درآوردی استفاده کردم و به جرات میگم که در عرض یک سال کلن یه آدم دیگه شدم. به طوریکه وقتی یکی از اساتید قدیمی زبانم رو دیدم و با هم حرف زدیم واقعا تعجب کرده بود و دائم از من میپرسید بگو واقعا چی کار کردی که انقدر عوض شدی؟!
بعدها چند نفر رو دیدم که زبانشون واقعا عالی بود و متوجه شدم که اونها هم دقیقا از همین روش استفاده میکنن. وقتی خودشون توضیح دادن من گفتم ای وای خدای من! منم همینطوری زبان یاد گرفتم. بنابراین الان دیگه با اطمینان دربارهی این روش صحبت میکنم چون مطمئن شدم که واقعا جواب میده.
روشی که میخوام بگم شاید به نظر ساده و حتی احمقانه بیاد، اما باور کنید که این تنها روشیه که واقعا جواب میده بدون اینکه نیاز باشه دائما از این کلاس به اون کلاس برید. روش من اینه:
“با خودتون با صدای بلند به انگلیسی صحبت کنید و این کار رو تبدیل به یک عادت هر روزه کنید.”
شاید بگید خب من که اصلا هیچی بلد نیستم، چی بگم با خودم؟ اول از مکالمات خیلی خیلی سادهی روزمره شروع کنید؛ مثلا الان میخوام برم یه دوش بگیرم، بعدش به فلانی زنگ میزنم که با هم بریم بیرون. یا اینکه امروز مامانم یه نهار خوشمزه درست کرده. فردا امتحان ادبیات دارم و ….
یعنی سادهترین جملات روزمره رو با خودتون و با صدای بلند بگید. (ببینید چند بار دارم روی صدای بلند تاکید میکنم!!)
بعد کم کم شروع کنید یه موضوع رو توی ذهنتون در نظر بگیرید و فرض کنید که دارید با یه نفر دیگه در مورد اون موضوع حرف میزنید. بعد به جای خودتون و اون نفر دیگه صحبت کنید.
با خدای خودتون به زبان انگلیسی حرف بزنید (من دائما این کار رو انجام میدم) هر وقت میخواید با خدا حرف بزنید انگلیسی حرف بزنید (با صدای بلند)
خلاصه هر جور که دوست دارید هر روز با خودتون با صدای بلند به انگلیسی صحبت کنید.
من نمیخوام اینجا قسم بخورم و آیه بیارم که اگر این کار رو بکنید چقدر ممکنه زبانتون پیشرفت کنه، واقعیت اینه که اصلا فرقی به حال من نداره که مهارت زبان شما در چه حدی باشه، برای من مهم اینه که خودم بلدم و از اون زمان تا امروز (حتی با اینکه چند سالی میشه که دیگه در اون شرکت کار نمیکنم) اما از مهارتهای من هیچی کم نشده که هیچ بهتر هم شده. پس دیگه بستگی به خود شما داره و اینکه چقدر براتون مهمه که استفاده کنید و نتیجه بگیرید.
من تا به حال به هر آدمی که رسیدم دربارهی این روش گفتم اما به جرات میگم که حتی یک نفر هم استفاده نکرده و تمام اون آدمها دقیقا در همون نقطهای هستن که قبل از صحبت کردن با من بودن. هر بار که با من صحبت میکنن با حسرت میگن که تو چقدر پیشرفت کردی اما باز هم حاضر نیستن که این روش ساده رو امتحان کنن و نتایجش رو ببینن. واقعا نمیفهمم چرا آدمها این مدلی هستن!!
به هر حال من دوست داشتم درباره ی این روش بنویسم تا شاید یه نفر که واقعا دوست داره پیشرفت کنه این مطلب رو بخونه و براش مفید باشه.
امیدوارم استفاده کنید و نتیجه بگیرید 🙂
خوشحال میشم اگر تجربهی خودتون رو در مورد یادگیری زبان انگلیسی و اینکه آیا این روش تونسته براتون مفید باشه برای من بنویسید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.