آگاهانه زیستن
(اگر سریال Westworld رو ندیدید و تصمیم دارید ببینید میتونید این متن رو نخونید. هرچند که من اگر جای شما بودم میخوندم، دیگه خود دانید 😄😉)
____________________
در این سریال برای زندگی هر فرد سناریویی از پیش نوشته شده وجود دارد که هر روز از نو تکرار میشود؛ مو به مو، درست مانند روز قبل.
آدمها علیرغم آنکه بسیار واقعی مینمایند اما آدم واقعی نیستند؛ رباتند. سالیان درازیست که همگی تن دادهاند به سناریوی تکراری خودشان و هر روز آن را از نو زندگی میکنند.
تا اینکه از میان آنها عدهی بسیار اندکی شروع کردهاند به یادگیری و به فهمیدن تکراری بودن این روند، فهمیدهاند که دیگر نمیخواهند این سناریوی تکراری و پوچ را، که توسط دیگران برایشان نوشته شده، زندگی کنند.
حالا تصمیم گرفتهاند که خودشان را از آن محدودیتها رها کرده و زندگی را آنگونه که خود میخواهند تجربه کنند.
این داستانِ زندگی ماست. رباتهایی که تن میدهند به سناریوهای از پیش نوشته شده و اجازه میدهند که دیگران به آنها بگویند چگونه فکر کنند و چگونه عمل کنند. مادامی که به خودمان نیاییم و تصمیم نگیریم که کنترل زندگی خود را در دست داشته باشیم، محکوم به تکرار کردن مکرراتی خواهیم بود که دیگران به ما تحمیل کردهاند.
هر بار در همان نقطهی قبلی زخمی خواهیم شد، همان زجرهای همیشگی را به دوش خواهیم کشید، چیزهایی که برایمان عزیز هستند را به همان روشها و دلایل قدیمی از دست خواهیم داد و این روند را آنقدر ادامه میدهیم تا عمرمان به پایان برسد و اگر هزار بار دیگر زاده شویم داستان زندگیمان دقیقا همانی خواهد بود که بار اول زندگی کردهایم.
آگاهانه زیستن لطفیست که در حق خودمان میکنیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.