برق رفته.

– تو چی آب جوش بیاریم؟
– کتری.
– مگه هنوز کتری هست؟

کتری را پیدا می‌کنم.

– اجاق گاز با چی روشن میشه؟
– سنگ چخماق… کبریت یا فندک نداری؟
– مگه هنوز کبریت هست؟

گازِ فندک تمام شده است، می‌گردم، کبریت را پیدا می‌کنم.

– خیلی تاریک شده، چی کار کنیم؟
– شمع.
– مگه هنوز شمع هست؟

شمع روشن می‌کنم.

– شوفاژها خاموش شدن، خیلی سرد شده.
– پتو که دیگه هست، یا اونم نمی‌دونی چیه؟ لعنتی فقط برق رفته، تا همین ده سال پیش داشتیم حوالی پارینه سنگی زندگی می‌کردیم، حالا واسه ما گوزِ شور میای که بگی زندگیت به تسلا و ادیسون گره خورده؟

(فقط مغز من انقدر بی‌اعصاب است یا همه‌ی مغزها همین‌طورند؟)

الهی شکرت…

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *