زندگی بدون رویای تو
رویایِ بودنت آنقدر بزرگ بود که در سرم نمیگنجید.
دكترها سرم را شكافتند و گفتند: «توده بدخیم بوده است. شانس آوردی که به موقع خارجش کردیم.»
میبینی؟! به زندگی بدونِ رویای تو میگویند شانس…
یا آنها معنی زندگی را نمیدانند یا من معنی شانس را.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.