روزانهنگاری – شنبه هجدهم تیر ۱۴۰۱
بعد از چند روز کبوترْبچه را دیدم، اما دیگر نمیشود کبوتربچه صدایش زد. به طرز عجیب و غریبی بزرگ شده است. هنوز هم با مادرش این طرف و آن طرف میرود و هنوز صدایش به بلوغِ کبوتریِ خود نرسیده است، اما حسابی بزرگ شده. خوشحالم که بالاخره به ثمر رسید. از یک طرف به برداشتن […]