عشق
زندگی بر انسان حادث میشود، همانگونه که مرگ. و به حد فاصل میان این دو حادثه، تنها «عشق» است که معنا میدهد.
من زندگی کردن را ذره ذره یاد گرفتم. سی سالگی سرآغاز تحولی بزرگ در من بود؛ کشف مسیرهای جدید، کشف شاد بودن و لذت بردن از اتفاقات ریز و درشت، کشف عاشقی، کشف ساده گرفتن زندگی، کشف خندیدن از ته دل، کشف خود را دوست داشتن و خلاصه کشف هر چیزی که می توانست از من آدم بهتری بسازد.
زندگی بر انسان حادث میشود، همانگونه که مرگ. و به حد فاصل میان این دو حادثه، تنها «عشق» است که معنا میدهد.
کاج یک شبه خشک شد؛ درحالیکه ظاهرش هنوز سبز بود اما از درون خشک شد. حالا چهار سال است که دارد تلاش و تقلا میکند تا آن یک شب را فراموش کند.
جناب مولانا میفرماید: گَر تو فرعونِ مَنی از مصرِ تَنْ بیرون کُنی در درونْ حالی بِبینی موسي و هارونِ خویش یعنی اگر منیّت و خودبزرگبینی رو از درونت خارج کنی، در دنیای درون تو صلح برقرار خواهد شد، به هماهنگی درونی میرسی، نیروهای درونت متحد خواهند شد و در یک کلمه حال خوب رو تجربه […]
مادرم تقریبا همیشه در تمام جمعها سعی میکرد با اشاره چیزهایی را به ما حالی کند که مثلا یک کاری را انجام بدهیم یا انجام ندهیم. متاسفانه ضریب هوشی ما هم که در حد کدو حلوایی بود و تقریبا هیچوقت نمیفهمیدیم منظور مادر چیست. بنابراین مادر هیچوقت از عملکرد ما راضی نبود و ما هم […]
یک سال پیش، درست در چنین روزی (هفدهم فروردین) من یک عادت اشتباه سی ساله را ترک کردم. عادتی که از هفت سالگی تا شروع سی و هفت سالگی همراه من بود. در آن صبح زیبای بهاری و در عرض چند دقیقه، چیزی چنان عمیق در من تکان خورد که اصلا نیازی نبود حتی یک […]
ای برادر ما به گرداب اندریم / وان که شنعت میزند بر ساحلست (شَنعت/شُنعت (هر دو درست هستند) در لغت به معنی شنیع و زشت بودن چیزی هست و شنعت زدن کنایه از طعنه زدن و سرزنش کردن هست) میگه کسی که ما رو سرزنش میکنه در ساحل امنه، اما ما وسط گرداب گرفتاریم (گرداب […]
مثل دولت که سالها رو نامگذاری میکنه من هم هر سال رو برای خودم نامگذاری میکنم 🤭 مهمترین ویژگیای که در اون مقطع از زندگیم نیاز دارم در خودم ایجاد یا تقویت کنم رو به عنوان نام اون سال در نظر میگیرم و در طول سال تلاش میکنم تا تمام اهداف و عملکردم در راستای […]
هر جای دنیا که بروی خودت را با خودت میبری؛ خودت را با تمام افکار، باورها و عادتهایت. دنیای جدیدی که میخواهی تجربه کنی باید اول در درونت شکل بگیرد.
مرد شمارهی یک من در عرصهی شعر و ادبیات و معرفت و فرهنگ و شعور و عشق و عاشقی و هر چی چیز خوب و قشنگ تو این دنیا هست اون کسیه که گفته: میگفتمت که جانی دیگر دریغم آید گر جوهری به از جان ممکن بود تو آنی
هیچ دوربینی در جهان قادر به ثبت کردن اون حد از زیبایی که چشم انسان قادر به دیدن و درک کردنش هست نیست و هرگز هم نخواهد بود. به عنوان یک عکاس توصیه میکنم تا جایی که میتونید دوربین هارو کنار بگذارید و زیباییها رو در قلبتون ثبت کنید. نگران این نباشید که این زیباییها […]