خیس و ترسیده
ما یک مرتبه بزرگ شدیم، یعنی مجبور شدیم که بزرگ شویم. تا قبل از این ما بچههای کوچکی بودیم پنهان شده زیر دامن مادر. سایهی مادر آنقدر بر سرمان بزرگ بود که نمیگذاشت چیزی دست و دلمان را بلرزاند. حالا انگار ناچار شدهایم با زندگی رو در رو شویم. انگار که تازه از رحم مادر […]