عجب روز خوبیه امروز، یه روز عالی، هوا عالیه؛ تمیز و خنک. با اینکه ساعت نزدیک هشته اما هنوز سکوت کاملی همه جا برقراره، هم توی کوچه، هم سمت حیاط و هم توی راه پلهها، هیچ صدایی شنیده نمیشه. انگار که تمام دنیا در آرامشه. من به این روز زیبا لبخند میزنم. خدایا هزار مرتبه شکرت که یک بار دیگه چشم باز کردم به روی ماه زندگی. یک روز دیگه فرصت دارم برای بودن و رسیدن به خواسته هام.
واقعا چی لذت بخشتر از این! یک روز دیگه فرصت آرزو کردن و امید داشتن برای رسیدن به آرزوها. خدایا صد هزار مرتبه شکرت.
زندگی واقعا یه هدیهی شگفتانگیزه که هر روز صبح از نو به آدم اعطا میشه، بازش میکنی و با یک دنیا شگفتی مواجه میشی. فکر کن که یه نفر هر روز صبح بیاد به تو یه هدیه بده، چقدر ذوق داری که ببینی امروز داخل بستهی هدیهات چی هست. اونوقت هدیهی فوقالعاده و بینظیری مثل زندگی هر روز صبح به ما داده میشه که داخلش به اندازهی بیست و چهار ساعت اتقافات شگفتانگیز هست. یعنی مثل بقیهی هدایا نیست که در عرض چند لحظه بازش میکنی و تموم میشه.
برای فهمیدن اینکه داخل هدیهی زندگی چی هست بیست و چهار ساعت وقت لازم داری و در هر لحظه و هر ساعت چیز جدیدی از جعبه بیرون میاد که تو رو شگفت زده میکنه و تا آخر شب ادامه داره و هرگز هم تکراری و خسته کننده نمیشه و این ماجرا برای یک عمر ادامه داره.
فکر کن چه خدای خلاقی داریم ما که حتی هدیهی یک روز شبیه به روز بعدی یا قبلی نیست اون هم برای میلیونها نفر آدم در طول میلیونها سال. چقدر شگفتانگیزه این اتفاق.
من هدیهی امروز رو در نهایت آرامش و زیبایی دریافت کردم و ایمان دارم که فوق العاده خواهد بود. میخوام تا شب از باز کردن لحظه به لحظهی هدیهام و دریافت کردن هر لحظهی اون لذت ببرم. میخوام این هدیهی فوقالعاده رو تمام و کمال زندگی کنم و این تنها راه قدر شمردن هدیهایه که هر روز صبح به ما داده میشه و ما در مقابلش چیزی نداریم به خداوند بدیم به جز اینکه سپاسگزار باشیم. خدایا بینهایت ازت سپاسگزارم که هنوز هم منو از خواب بیدار میکنی تا هدیهام رو دریافت کنم و هنوز هم به من امید داری.
بستهی هدیهی امروز من رو پر کن از خوبیها، از عشق، از برکت و نعمت، از سلامتی، از آرامش، از خبرهای خوب….. و تمام اینها رو ذره ذره تا شب بهم نشون بده تا هر لحظه دوباره ذوق زده بشم و دوباره عاشق زندگی.
خدایا ازت میخوام که هدیهی هر روز من همینطور باشه؛ سرشار از سلامتی، برکت، آرامش، عشق و خبرهای خیلی خیلی خوب. من از هدیه دهندهای مثل تو غیر از این انتظار ندارم. من هر روز صبح منتظر چنین هدیهای هستم پس قطعا همین رو دریافت خواهم کرد چون اولا تو هدیهی دهندهی خوبیها هستی دوما من یاد گرفتم منتظر خیر و برکت باشم تا همون رو دریافت کنم، من یاد گرفتم انتظارات مثبت داشته باشم تا جهان هم سخاوتمندانه همون رو به من هدیه بده.
انگار که در خزانهی کائنات برای هر کسی دو بستهی هدیه هست که هر روز صبح میتونه یکی از اونها رو دریافت کنه؛ یه بسته پر از شادی و عشق و آرامش و برکت و خیر و نیکی، یه بسته هم پر از ناخوشی و اخبار بد و نگرانی و ناراحتی. ما هستیم که تعیین میکنیم کدوم هدیه رو برای امروز میخوایم و جهان هم همون رو به ما میده. حالا چطور تعیین میکنیم؟ با انتظاراتمون؛ یعنی چه انتظاری از جهان داریم؟ آیا انتظار چیزهای مثبت رو داریم یا منفی؟ آیا وقتی چشم باز میکنیم لبخند میزنیم یا ناخشنودیم؟ منتظر این هستیم که امروز یه روز فوقالعاده باشه یا منتظر این هستیم که هیچ چیز خوب پیش نره؟ نگران و مضطربیم یا شاد و سرخوش؟ به طور کلی حالمون خوبه یا حالمون بده؟
احساس و انتظار ما در ابتدای صبح مشخص میکنه که ما کدوم هدیه رو میخوایم دریافت کنیم. پس روزمون رو با انتظارات مثبت شروع کنیم تا برای تمام روز حال خوب رو دریافت کنیم؛ در هر لحظه.
خدایا ازت بی نهایت سپاسگزارم که من رو با یک روز فوق العاده عالی و سرشار از زیباییها شگفت زده میکنی.