تمام جنگ‌های عالم جنگ‌های داخلی‌اند… هیچ جنگی خارجی نیست.

آدم‌ها با خودشان می‌جنگند؛ با آن بخش از خودشان که نمی‌توانند بپذیرند بخشی از آنهاست و جنگ‌ها تنها زمانی پایان می‌یابند که آدم‌ها تا سنگرهای «پذیرش» عقب‌ نشینی کنند.

آرامم…

آرام‌تر از آنچه تصور می‌کردم در چنین روزهایی بتوانم باشم

و همین فکر آرام‌ترم می‌کند.

بارها آزموده‌ام آدم‌ها را به آزمون ِ وفا و هر بار این منم که شکست می‌خورم در این آزمون دردآور که گُمان می‌کنم این یکی دیگر می‌داند چیست وفا و حرمت نگه می‌دارد وفاداری را و چه ساده دلم من…..

پیاز همیشه به داد آدم می رسه؛ برای پنهان کردن اشک های واقعی پشت اشک های مصنوعی…

صدايِ نا آشنايي از اتاق ِ كناري، بي آنكه هرگز صاحبِ صدا را ديده باشم و بي آنكه بدانم چرا، تلخ ترين خاطراتم را ورق مي زند…

قرارمان این نبود که تو بروی و من در جستجویِ لحظه ای قرار، هی خاطراتت را تنگ در آغوش بگیرم.

هیچ کاری سخت تر از این نیست که هیچ کاری نکنی.

نخندی هم می گذره، اما اگه بخندی خوش می گذره”. 😀

در درون ِ هر آدم باشعوری یک آدم بی شعور نهفته است که اگر زیادی تحریک شود خودش را نشان خواهد داد. اما بر عکسش صادق نیست. یعنی در درون ِ هیچ آدم بی شعوری یک آدم باشعور نهفته نیست. پس هیچ گاه نباید انتظار ظهورش را داشت.

مثلِ این لوبیاهایی نباشیم که سه روز خیسشون می کنی، بیست و چهار ساعت می پزیشون، باز هم خیره خیره بهت نگاه می کنن و کوچکترین تغییری نمی کنن. تغییر پذیر باشیم. ??