توی يوگا يه اصطلاحی داريم به اسم “دارشا“، يعنی “بينندهی بدون قضاوت“. ازت میخوان كه نسبت به بَدَنت دارشا باشی، يعني از اثر ِحركات روی بدنت و همين طور از تمام حسهايی كه داری “فقط” آگاه باشی بدون اينكه بخوای بدنت رو قضاوت كنی.
اگه بتونيم در تمام ِ زندگيمون دارشا باشيم حالمون خيلی خوب خواهد بود؛ اينكه ناظرِ اتفاقات زندگيمون و هر حسی كه در هر لحظه داريم باشيم بدون اينكه بخوايم خودمون رو مورد قضاوت قرار بديم.
ياد بگيريم كه دائماً خودمون رو پشت ميز محاكمه نَشونيم و به خاطر ِ هر اتفاقي خودمون رو روانهی سلول انفرادی نكنيم. وكيل مدافع خودمون باشيم نه قاضي و دادستان خودمون.
هيچ كس به ما نزديكتر از ما نيست؛ نه پدر و مادرمون، نه همسرمون، نه فرزندمون و نه هيچ كس ديگه. اگه ما نتونيم با خودمون مهربون باشيم هيچ كس ديگهای هم نميتونه.
امسال تمركز كردم روي “دوست داشتن ِ خود” و از اونجاييكه كاملا با اين مفهوم غريبهام خيلی سخت دارم پيش میرم، اما تلاش میكنم كه هر روز كمی بيشتر از قبل خودم رو دوست داشته باشم و اميدارم روزی برسه كه اين حس رو عميقا تجربه كنم؛ اينكه نسبت به خودم يه «دارشای مهربون» باشم.