صدای عجیب کفشهای مرد که هیچ به صدای کفشهای مردانه نمیماند هر روز راس ساعت ۶ صبح سکوت کوچه را در هم میشکند.
هر روز همان کفش به پا
همان پیراهن بر تن
همان کیسه در دست
از همان مسیر هر روزه
و احتمالا به سمت همان مقصدِ همیشگی
و من هم هر روز
همان ساعت
همانجا
مشغول به همان کارِ همیشگی
اما با این تصور واهی
که
زندگیام چیزی بسیار جذابتر
و مفیدتر از زندگی اوست…
چه خیال باطلی!!!