یاد گرفتهام که از چیزی دفاع نکنم؛ از هیچ عقیدهای، طرز فکری، باوری، سبک زندگیای…
فهمیدهام که در این جهان هیچ چیزی برای دفاع کردن وجود ندارد. چون هر چیزی، در آنِ واحد و به نسبتی کاملا برابر، هم درست است و هم غلط؛ بستگی دارد که تو کجا ایستادهای و از چه زاویهای نگاه میکنی.
هیچ قطعیتی در هیچ موردی وجود ندارد؛ چیزی که امروز کاملا درست به نظر میرسد ممکن است فردا به همان اندازه غلط باشد.
یاد گرفتهام که ذهن و قلبم را باز بگذارم به روی هر چیزی که در مسیرم قرار میگیرد و اجازه دهم که آن چیز تبدیل به بخشی از تجربهی زیستنم شود بیآنکه در آن تجربه گیر بیفتم.
فردا روز دیگریست و من آدم دیگری هستم که شاید با آدم امروز کمترین شباهتی نداشته باشد.