هر ویژگی منفی ای که داشته باشی با افزایش سن و با گذشت هر روز از عمرت، بزرگ و بزرگتر میشود. مثلا اگر اهل غر زدن باشی هر روز غرغرو تر میشوی، اگر خسیس باشی هر روز خسیس تر میشوی، اگر کینه ای باشی کینه ای تر میشوی، اگر حساس و بدبین باشی هر روز حساس تر و بدبین تر میشوی، اگر وسواسی باشی هر روز وسواسی تر میشوی، اگر افسرده باشی افسرده تر می شوی و ….
یعنی ویژگی های منفی همزمان با تو رشد میکنند و هر روز بالغ تر میشوند تا به نهایت خود در تو برسند و تو را تبدیل به موجودی غیر قابل تحمل کنند. برای این رشد نیازی به توجه تو ندارند چون دقیقا از بی توجهی تو تغذیه می کنند تا بتوانند رشد کنند. این خاصیتِ چیزهای منفی ست. هر چه بیشتر رهایشان کنی فضا را بازتر می یابند و راحت تر رشد میکنند. در حالیکه برای ایجاد کردن و رشد دادنِ چیزی مثبت باید بر آن تمرکز کنی، وقت و انرژی صرف کنی، تمرین کنی تا بتوانی آن را ایجاد کرده و شرایط رشدش را فراهم کنی و هرگز نباید از آن غافل شوی.
چندان عادلانه به نظر نمیرسد، نه؟ اما هست. وقتی تلاش میکنی منفی ها را با مثبت ها جایگزین کنی هزاران پله رشد میکنی. ناگهان می بینی آدم دیگری شدی، آدمی که خودت ساختی و این یعنی تو هر کاری بخواهی می توانی انجام دهی. همین که در اولین قدم به این نتیجه میرسی که چیزی منفی در تو در حال رشد کردن است که باید آن را متوقف کنی و یا با چیزهای مثبت جایگزین کنی، ناگهان وارد سطح جدیدی از آگاهی می شوی. شاید بزرگترین موهبتی که می تواند نصیب انسانی شود این است که همواره در مسیر تغییر کردن باشد، اینکه نسبت به خودش آگاهی داشته باشد و بداند که چیزهایی در او هستند که باید تغییر کنند و سپس قدم در راه تغییر کردن بگذارد. بسیاری از انسان ها تا پایان عمرشان کوچکترین تغییری نمی کنند و دقیقا همانطور که به دنیا آمده بودند از دنیا می روند؛ این آدم ها اصولا معتقدند که هر اشکالی که وجود دارد قطعا در دنیای بیرون است و ربطی به آنها ندارد، در واقع اصلا منفی های درونشان را نمی بینند که بخواهند تغییری ایجاد کنند.
پس اگر تو سخت در حال تلاش برای ایجاد کردن چیزی مثبت در خودت هستی بدان که موهبتی بزرگتر از آنچه تصورش را میکنی نصیبت شده و بدان که تو جزء معدود انسان هایی هستی که می توانند نسخه ی بهتری از خودشان را بسازند. شاید هدف از زندگی همین باشد. اینکه ما بتوانیم نسخه ی اولیه ی خلقتمان را بهبود ببخشیم و خودمان را تبدیل به موجود با ارزش تری کنیم تا بتوانیم این ارزش را به دنیای بیرون نیز منتقل کنیم. کسی که در درون ارزشمند نباشد قطعا نمی تواند چیز با ارزشی را به جهان عرضه کند.