بایگانی برچسب برای: مولانا

 

دَر اگر بر تو بِبَندد مَرو و صبر کُن آن جا / زِ پَسِ صَبرْ تو را او به سَرِ صَدْر نِشانَد

و اگر بر تو بِبَندد همه رَهْ‌ها و گُذَرها / رَهِ پنهان بِنَمایَد که کَس آن راه نَدانَد

 

چقدر دوست دارم من این شعر مولانا جان رو؛ چقدر امیدبخشه، چقدر دلنشینه، چقدر حال‌خوب‌کُنه اون هم وقتی که از زبان کسی که قبولش داریم می‌شنویم. چقدر خوبه که یه کسانی بودند مثل مولانا که چنین ردپاهایی از خودشون به جا گذاشتند و چراغ راه ما شدند.

دقت کردید که شاید خیلی از ما هیچوقت حتی یک بیت از مولانا نخونده باشیم اما در درونمون یک احساس خاصی نسبت بهش داریم؟! بزرگ بودنش رو حس می‌کنیم، محبوب بودنش رو می‌فهمیم. انگار که ناخواسته نزد ما هم محبوبه. یه جور اَجر و قُرب خاصی پیش ما داره انگار، حتی اگر هیچی ازش ندونیم و حتی اگر اصلا نفهمیم که چی گفته.

به نظر من این به خاطر اتصالی بوده که به منبع جهان هستی، به خداوند، داشته.

انگار که او خیلی نزدیک بوده، مسیرها رو رفته، نادیده‌ها رو دیده و درک کرده. وگرنه هر کسی نمی‌تونه حرف‌های این‌چنینی بزنه که انقدر آرامش‌بخش باشه و انقدر به دل بنشینه.

یه وقت‌هایی بعضی از درها باید بسته بشن، اصلا خیر ما در بسته شدن اون درهاست. اگر ادعا می‌کنیم که ایمان داریم وقت‌هایی که درها بسته میشن باید صبور باشیم و باید بدونیم که همیشه در پس صبر خیر و برکت نهفته است. باید بدونیم که خداوند راه‌های پنهان بسیار زیادی در چنته داره و به موقع اونها رو به ما نشان خواهد داد.

 

الهی شکرت…

 

اگر گویند زَرّاقیّ و خالی / بگو هستم دو صد چندان و می‌رو

(زرّاق یعنی فریبکار)

این حربه‌ای که جناب مولانا در این بیت ازش یاد کرده به نظر من بهترین حربه برای خلع سلاح کردن هر کسی در هر موقعیتیه.

هر کس هر چیزی گفت که به مذاق شما خوش نیومد یا باعث ناراحتی شما شد، به جای اینکه تلاش کنید طرف رو قانع کنید یا خودتون رو بهش ثابت کنید در جوابش همین رو بگید که ایشون توصیه کردن؛ مثلا اگر طرف گفت تو دروغ‌گو هستی، بگو اووو…. کجاش رو دیدی!! خیلی بیشتر از اونچه که تو فکرش رو می‌کنی دروغگو هستم.

اگه کسی بهت گفت تنبلی، دغلبازی، سطحی هستی یا حتی اگه گفت دزدی بگو آره هستم.. خیلی خیلی بیشتر از چیزی که تصورش رو بکنی هم هستم. حالا میگی چی؟!

باور کن که مهم نیست چقدر تلاش می‌کنی تا کسی رو قانع کنی یا چقدر تلاش می‌کنی تا خودت رو به دیگران ثابت کنی یا رضایت دیگران رو جلب کنی یا نظرشون رو تغییر بدی، تو هرگز و هرگز موفق به انجام هیچ کدوم از این کارها نخواهی شد و با توضیح دادن فقط به حال بد خودت دامن می‌زنی و کاری می‌کنی که آدم‌ها مصرانه‌تر روی نظر خودشون بمونن و ناخودآگاه این احساس بهشون منتقل بشه که دارن در موردت درست فکر می‌کنن وگرنه که چه لزومی داشت که تو انقدر عز و جز کنی که خلافش رو ثابت کنی؟!

تو از درون خودت خبر داری و می‌دونی که چه کاره هستی و در درونت چی میگذره. دیگه واقعا چه اهمیتی داره که بقیه چه نظری دارن؟! به هر حال که همیشه یکی پیدا میشه که نظر منفی در مورد آدم داشته باشه،‌ همونطور که ما ممکنه در مورد خیلی‌ها نظرات اشتباهی داشته باشیم.

دیگه وقتی جناب مولانا میگه این رو بگو بحث نکن دیگه جانم، بگو و خودت رو خلاص کن. ایشون یه چیزی می‌دونسته که این رو گفته.