هرگز، هیچ کسی، در هیچ زمانی و در هیچ کجای دنیا نانِ دلش را نخورده است؛
بعضی ها نانِ زبانشان را میخورند،
بعضیها نانِ مغزشان را،
برخی نانِ بازویشان را،
عدهای نان تن ِشان را،
بعضی دیگر نانِ چهرهشان را،
بعضیها نانِ هنرشان را
و عدهای هم نان ِ پدرشان را.
اما اگر شنیدید که فلانی نانِ دلش را میخورد بدانید که دروغِ مضحکی بیش نیست؛ کارِ دل نان دادن نیست، رویش حساب نکنید.
پینوشت: این را بهمن ماه ۱۳۹۵ نوشته بودم که نه حالم خوب بود و نه خودم و زندگی را به اندازهی امروز میشناختم و درک میکردم.
الان فکر میکنم که نان دل خوردن یعنی حال دلت خوب باشد و اگر حالت دلت خوب باشد نان به همراهش میآید. نان که هیچ، تمام نعمتهای دیگر هم به همراهش میآیند.
کسی که حال دلش خوب نباشد اگر تمام موهبتهای دنیا را در اختیار داشته باشد نمیتواند آن نانی که به خوردنش بیارزد را به دست آورد.
پس آدمها واقعا نان دلشان را میخورند.
مرداد ۱۴۰۱