حاشیهروی
فکر میکنم «حاشیه» جای خوش آبوهوایی باشد چون آدمیزاد خیلی علاقه دارد به حاشیه برود. صحبت از هر جایی که شروع شود همیشه سر از حاشیه درمیآورد، بعضیها که در همان حاشیه زیرانداز میاندازند و چادر میزنند و بساط کباب را پهن میکنند، طوریکه دیگر امیدی به برگشتنشان نیست.
من هم مشکلی با حاشیه ندارم، اصلن برویم حاشیه خانهای بگیریم و عمری را همانجا سر کنیم. اما رفتوآمد میان حاشیه و متن را من یکی تاب نمیآورم. انگار که برای رفتن به جایی از میان بازار رد شوی، آنقدر جلوی این مغازه و آن مغازه میایستی که تا شب هم نمیرسی.
بگذار این حرف لعنتی را که به یک قصدی شروع کردهایم تمام کنیم بعد هر چقدر خواستی میرویم حاشیه و صفا میکنیم.
الهی شکرت…
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.