دردهایت را در آغوش بگیر
همان زمان كه تو به فكر برداشتنِ موهای اضافه از زير ابروهايت هستی يك نفر عزيز از دست میدهد و آني ديگر جايتان جا به جا میشود.
يكی از همان “آن” هايی كه درد میآيد و برای هميشه يك جايی گوشهی دلت جا خوش میكند. دردهايی كه سايه به سایهات میآيند و تو را تبديل به آدمی میكنند كه هرگز نبودهای و هرگز تصور نمیكردی كه بتوانی باشی.
درد ماهيت عجيبی دارد، ريشه میدواند در تمام ريشههايت و در لحظاتی كه هيچ انتظارش را نداری بار ديگر تازه میشود.
دردهايت را در آغوش بگير، آنها آمدهاند كه بزرگت كنند، آمدهاند كه بدانی كيستی و چه میخواهی. دردها دشمنت نيستند. در آغوششان بگير تا بفهميشان.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.